واسه امروز ببخشم
بدلیل بی وسیلگی و حتما" بی سعادتی نشد د میسر بشه
ایشاله که فردا میرسم خدمت
بازم ببخشم
هر نکتهای که گفتم در وصف آن شمایل
هر کو شنید گفتا لله در قائل
تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول
آخر بسوخت جانم در کسب این فضایل
حلاج بر سر دار این نکته خوش سراید
از شافعی نپرسند امثال این مسائل
گفتم که کی ببخشی بر جان ناتوانم
گفت آن زمان که نبود جان در میانه حائل
دل دادهام به یاری شوخی کشی نگاری
مرضیه السجایا محموده الخصائل
در عین گوشه گیری بودم چو چشم مستت
و اکنون شدم به مستان چون ابروی تو مایل
از آب دیده صد ره طوفان نوح دیدم
و از لوح سینه نقشت هرگز نگشت زایل
ای دوست دست حافظ تعویذ چشم زخم است
یا رب ببینم آن را در گردنت حمایل
سلام
امروز روز خوبی بود
مثل همه روزای خوب با تو بودن
از لحظه پیاده شدنت توی فکر فرو رفتم و کلمه ، کلمه حرفات رو مرور می کنم
نمی دونم
ولی کاری می خوام بکنم
شاید یه سفر
یه صحبت
یه استخاره
یه تفال
هنوز هم نمی دونم
خودت باید کمکم کنی
حقیقتا" بدون تو در این راه تنهای تنهام
۲تا رباعی از ابوسعید ابوالخیر
گفتم: چشمم، گفت: به راهش میدار
گفتم: جگرم، گفت: پر آهش میدار
گفتم که: دلم، گفت: چه داری در دل
گفتم: غم تو، گفت: نگاهش میدار
******************************************
دل کرد بسی نگاه در دفتر عشق
جز دوست ندید هیچ رو در خور عشق
چندانکه رخت حسن نهد بر سر حسن
شوریده دلم عشق نهد بر سر عشق
راستی امروز خیلی کم غذا خوردی ها
***************************************
مواظب خودت باشی . خیلی خیلی خیلی خیلی ...
دد