شرحی بر زمانه

بازآی ودل تنگ مرامونس جان باش***وآن سوخته رامحرم اسرار نهان باش

شرحی بر زمانه

بازآی ودل تنگ مرامونس جان باش***وآن سوخته رامحرم اسرار نهان باش

سرگسته از پاییز افتادیم توی بی بارون و برفی زمستون


فقط فرصت شد یخ بزنیم از سرمای زمستون


اکنون با کمی التهاب شروع میکنیم آخرین ماه از آخرین فصل سال رو


سرگشته ، یخ زده ، همراه با التهاب سلام میکنیم به بهار


سلام اولین ماه از اولین فصل سال


فصل فرار از سرگشتگی 


گرم شدن از یخ زدگی


و تمامی التهاب


و چه گذران بد عادت شده ایم به عادت تکرار


اندکی مجال حس کنین تنفس را


نفسی عمیق از خاطرات


خاطرات خوب از سرچشمه ثانیه ها


آهای سرچشمه گذران


سیراب کن ما را از لحظات خوب




بنوش 





این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

به من ز بوی تو باد صبا دریغ نکرد

ز آشنا نفس آشنا دریغ نکرد



چو غنچه تنگ دلی هرگزش مباد آن گل

که بوی خوش ز نسیم صبا دریغ نکرد



صفای آیینه ی روی آن پری وش باد

که با شکسته دلان از صفا دریغ نکرد


جفا ز بخت بد خویش می کشم من زار

وگرنه یار به من از وفا دریغ نکرد


حبیب من چه بهشتی طبیب مشفق بود

که دید درد مرا و دوا دریغ نکرد


همیشه بر سر او سایبان دولت باد

که سایه از سرما چون هما دریغ نکرد


چه بخت بود که آن سر کشیده سرو بلند

ز آب دیده ی من خاک پا دریغ نکرد


بر آستان نظر اشک پرده دار دل است

بیا که دیده ی من از تو جا دریغ نکرد


از آن لب شکرینم به بوسه ای بنواز

که سایه با تو چو نی از نوا دریغ نکرد


هوشنگ ابتهاج

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.