شرحی بر زمانه

بازآی ودل تنگ مرامونس جان باش***وآن سوخته رامحرم اسرار نهان باش

شرحی بر زمانه

بازآی ودل تنگ مرامونس جان باش***وآن سوخته رامحرم اسرار نهان باش

سلام 

 

خسته نباشی عزیزم 

 

ایشاله شاد باشی 

 

د د 

 

راستی یه تفال 

 

 

چو باد عزم سر کوی یار خواهم کرد   
نفس به بوی خوشش مشکبار خواهم کرد

 

به هرزه بی می و معشوق عمر می​گذرد   
بطالتم بس از امروز کار خواهم کرد

 

هر آبروی که اندوختم ز دانش و دین   
نثار خاک ره آن نگار خواهم کرد

 

چو شمع صبحدمم شد ز مهر او روشن   
که عمر در سر این کار و بار خواهم کرد

 

به یاد چشم تو خود را خراب خواهم ساخت   
بنای عهد قدیم استوار خواهم کرد

 

صبا کجاست که این جان خون گرفته چو گل   
فدای نکهت گیسوی یار خواهم کرد

 

نفاق و زرق نبخشد صفای دل حافظ   
طریق رندی و عشق اختیار خواهم کرد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد