شرحی بر زمانه

بازآی ودل تنگ مرامونس جان باش***وآن سوخته رامحرم اسرار نهان باش

شرحی بر زمانه

بازآی ودل تنگ مرامونس جان باش***وآن سوخته رامحرم اسرار نهان باش

گفتی : غزل بگو ! چه بگویم ؟ مجال کو ؟  

شیرین من ، براز غزل شور و حال کو ؟ 

 پر می زند دلم به هوای غزل ، 

 ولی گیرم هوای پر زدنم هست ، بال کو ؟  

گیرم به فال نیک بگیرم بهار را چشم و دلی برای تماشا و فال کو ؟ 

 تقویم چارفصل دلم را ورق زدن آن بگهای سبز ِ سرآغاز سال کو ؟ 

 رفتیم و پرسش دل ما بی جواب ماند  

حال سوال و حوصله ی قیل و قال کو ؟ 

 

 

قیصر امین پور 

 

 

 و

 

 

زندگی، زندگی نو بودن است، زندگی غیر قابل پیش بینی بودن است، زندگی لحظه ای خندیدن و لحظه ای دیگر گریستن است

 

زندگی با تو بودن است، زندگی عشقت را به دل داشتن است، زندگی برای من، با تو بودن است

 

زندگی بودن در این لحظه است، زندگی دیدن آینده اما در آن غرق نشدن است، زندگی فراموش کردن گذشته اما از آن درس گرفتن است

آن که می گوید زندگی گذشته است مرده، آن هم که می گوید زندگی در راه است باخته، زندگی اکنون است، همین لحظه زندگیست

آری زندگی این است   

 

 

 

به امی     د     د     یدار

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد