سلام
احتمالا" این یادداشت رو شنبه می خونی
چه روز خوبی بود امروز
یه روز بارونی به رسم دوست را زیر باران باید دید
زود گذشت
به سرعت پایین اومدن همون قطرات بارون
الان هم داره میباره
صداش میاد
چقد خوبه هستی
آرزومند همیشگی سلامتی و شادابیت قد تموم دونه های بارون
دد
سلام
صبح بخیر
چه زود از دیوار امروز گذشتیم و به فردا رسیدیم
عجب عجله ای افتاده بین لحظات ، چه سرعتی !!!!
امروز هم به رسم دیگر روزهای خوب زندگیم که با تو بودن ، توی دفترچه خاطرات لحظات خوب
ثبت شد.
به امید روزهای خوب
راستی انشاله امتحان امروزت رو هم به خوبی بدی
دد
یه شعر تقدیم:
دوباره شب شد و ذکر تو در میان آمد
دوباره دیده به خون , دل به الامان آمد
دوباره نام تو بر لب نشست و گلبن دل
بیاد روی تو از ریشه اش فغان آمد
چنان هوایی کوی تو گشتــه دل امشب
که پر شکسته بسویت دوان دوان آمد
مزن به سنگ جفایش که این مسافر مهر
بدان حریم به امید آشنا آمد
نهاده بر سر هر پارة دلم شرری
که دود آه ز صد نقطه در دهان آمد
عجب مدار که دل بار کار دیده کشید
ز زخم دل به عوض دیده خون چکان آمد
مزار سینة ما را چراغ در لحد است
که سوز شعله اش از نای تا زبان آمد
نزول موکب عشقت به مسند دل ما
حقیقتی است که در پرده گمان آمد
خدای را مددی تا زدل کشد
ندا , که مجلسیان نور بخش جان آمد