شرحی بر زمانه

بازآی ودل تنگ مرامونس جان باش***وآن سوخته رامحرم اسرار نهان باش

شرحی بر زمانه

بازآی ودل تنگ مرامونس جان باش***وآن سوخته رامحرم اسرار نهان باش

چند بیت از یه تفال

صباح الخیر زد بلبل ، کجایی ساقیا ، برخیز -- که غوغا میکند در سر خیال خواب دوشینم***شب رحلت هم از بستر روم در قصر حورالعین -- اگر در وقت جان دادن تو باشی شمع بالینم *** حدیث آرزومندی که در این نامه ثبت افتاد -- همانا بی غلط باشد که حافظ داد تلقینم
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد