شرحی بر زمانه

بازآی ودل تنگ مرامونس جان باش***وآن سوخته رامحرم اسرار نهان باش

شرحی بر زمانه

بازآی ودل تنگ مرامونس جان باش***وآن سوخته رامحرم اسرار نهان باش

قیصر

گفتی : غزل بگو ! چه بگویم ؟ مجال کو ؟  

شیرین من ، براز غزل شور و حال کو ؟ 

 پر می زند دلم به هوای غزل ، 

 ولی گیرم هوای پر زدنم هست ، بال کو ؟  

گیرم به فال نیک بگیرم بهار را چشم و دلی برای تماشا و فال کو ؟ 

 تقویم چارفصل دلم را ورق زدن آن بگهای سبز ِ سرآغاز سال کو ؟ 

 رفتیم و پرسش دل ما بی جواب ماند  

حال سوال و حوصله ی قیل و قال کو ؟ 

 

 

قیصر امین پور

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد