شرحی بر زمانه

بازآی ودل تنگ مرامونس جان باش***وآن سوخته رامحرم اسرار نهان باش

شرحی بر زمانه

بازآی ودل تنگ مرامونس جان باش***وآن سوخته رامحرم اسرار نهان باش

امشب

امشب 

جمعه شب 

اومدم بنویسم 

واسه تو 

کلمات فقط کلمات دلتنگیه 

کلمات دل 

بین کلمات گم شدم 

 

ولی دلم 

به یه جمله گیر کرده 

 

دوست داشتن 

 

چقدر زیبا 

 

دلم میخواست مثل همیشه شعروجملات قشنگ تقدیمت کنم 

یه چندتایی پیدا کردم 

 

تقدیم به تو 

************************************** 

می خواهم با کسی رهسپار شوم که دوستش می دارم

نمی خواهم بهای این همراهی را با حساب و کتاب بسنجَم

یا در اندیشه خوب و بَدَش باشم.

نمی خواهم بدانم دوستم می دارد یا نه.

می خواهم بروم با آنکه دوستش می دارم.  

************************************** 

ترا من چشم در راهم شباهنکام

 

که میگیرند در شاخ «تلاجن*» سایه ها رنگ سیاهی

 

وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم؛

ترا من چشم در راهم.

 

شباهنگام، در آندم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند؛

در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام،

 

گرم یاد آوری یا نه، من از یادت نمی کاهم؛

 

ترا من چشم در راهم. 

**************************************  

 

راستی 

 

دیشب خواب صورتی دیدم  

 چه خواب قشنگی 

 

 

چقد خوبه هستی 

بهترین

 

 

                            

نظرات 1 + ارسال نظر
مهاجر شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 07:46

فاصله هارابگذاربرای خودشان تامی توانندقدعلم کنند
چه باک
ماازورای تمام حصارهابازهم عاشقانه میگوییم
برای ازتوگفتن این زندگی کفافم نمی دهد
صبرنویدتورامی دهد
ای صبورترینم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد