شب از نیمه گذشت
از نیمه تکراری شب بسوی تکرار طلوع
شب بخیر
هر لحظه حرفی در ما زاده میشودهر لحظه دردی سر بر میداردو هر لحظه نیازی از اعماق مجهول روح پنهان و رنجور ما جوش میکنداین ها بر سینه میریزند و راه فراری نمییابندمگر این قفس کوچک استخوانی گنجایشاش چه اندازه است؟دکترعلی شریعتی